زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه
 

‌ابن‌خطیب محمد بن عمر فخر رازی





‌ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین بن حسن بن علی طبرستانی رازی، فقیه، شافعی، فیلسوف، پزشک، ریاضیدان و منجم، دانشمند علوم معقول و منقول، معروف به امام فخر، ابن الخطیب و فخر رازی، می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ - معرفی اجمالی
۲ - تشکیک در مسائل فلسفی
۳ - لقب امام المشککین
۴ - تحصیلات
۵ - انتقاد به فرقه کرامیه
۶ - وفات
۷ - تألیفات
       ۷.۱ - در زمینه مخالفت با فلسفه
       ۷.۲ - تقویت کلام اشعری
       ۷.۳ - کتب پزشکی
       ۷.۴ - کتب نجومی
       ۷.۵ - کتب تفسیری
       ۷.۶ - اصول فقه
       ۷.۷ - تالیفات دیگر فخر رازی
۸ - آراء و نظرات
۹ - استاد و شاگردان رازی
۱۰ - شعر فارسی فخر رازی
۱۱ - فهرست منابع
۱۲ - پانویس
۱۳ - منبع

۱ - معرفی اجمالی



ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین بن حسن بن علی طبرستانی رازی، فقیه شافعی و دانشمند علوم معقول و منقول، معروف به امام فخر، ابن الخطیب و فخر رازی در سال ۵۴۳ یا ۵۴۴ ه‌. ق در ری متولد شد. وی در عصر خوارزمشاهیان می‌زیست و جاه و منزلت و نفوذ کلام او در نزد سلطان محمد خوارزمشاه بسیار بود. ذهنی فوق‌العاده جوال (کاوشگر) داشت و در تبحر در علوم مختلف کم‌نظیر است. در عین اینکه در افکار فلاسفه وارد است و تالی‌فاتی گرانب‌ها در فلسفه دارد، طرز تفکرش تفکر کلامی است نه فلسفی و سخت بر فلاسفه می‌تازد و در مسلمات فلسفه تشکیک می‌نماید. در تنظیم و تبویب و تقریر مسائل حسن سلیقه دارد، ملاصدرا از این نظر از او بسیار استفاده کرده است.

۲ - تشکیک در مسائل فلسفی



فخر رازی در بیشتر اصول مسلم فلسفی شک کرده و بر فلاسفه متقدم ایراداتی وارد آورده است و حکیمانی چون خواجه نصیرالدین طوسی، قطب رازی، میرداماد و ملاصدرا مدت‌ها سرگرم جواب دادن به شبهات او بوده‌اند. به سبب همین قدرت در تشکیک است که وی را امام المشککین لقب داده‌اند. همچنین به ابن خطیب ملقب گشته است.

۳ - لقب امام المشککین



از آنجا که وی دارای ذهنی بسیار نقاد و تحلیلگر بود، قدرت عجیبی در ایجاد شک و شبهه در آثار فلاسفه بزرگ داشت و از این جهت به امام المشککین مشهور است.

۴ - تحصیلات



پدرش ضیاءالدین از اساتید معروف آن زمان بود، از این رو تعلیمات و آموزش‌های پدری عالم در ایجاد تفکرات علمی غزالی نقش وافری داشت، بخصوص اینکه نزد پدر، تعالیم و تفاسیر قرآن کریم را فراگرفت. با این حال وی نیازمند استادی بود که تحت تعلیمات وی، آموزش‌های تخصصی فلسفه را تجربه کند و آن کسی نبود جز مجدالدین جیلی که بعدها استاد سهروردی نیز گشت.
بعد از تکمیل تحصیلات، غزالی برای جمع‌آوری علم و دانش‌های افزون عازم خراسان شد و در آنجا کتب و نوشته‌های ابوعلی سینا را با دقت مورد مطالعه قرار داد. از آنجا به ماوراءالنهر رفت و در دربار غیاث‌الدین و برادرش شهاب‌الدین مورد احترام و اکرام قرار گرفت. این تقرب، فرصتی بود تا غزالی ضمن استفاده از منابع و کتب کتابخانه دربار، آموخته‌ها و علم خود را به شاگردان و دیگر طالبان علم بیاموزد.

۵ - انتقاد به فرقه کرامیه



اما این فرصت گرانمایه دیری نپایید، چرا که فخر رازی به سبب انتقاداتش بر فرقه کرامیه در زمینه تجسیم و تشبیه مورد غضب واقع شد، چنان که درصدد جانش برآمدند. او اعتقادات راسخی داشت و اظهار نظری بی‌باک، چنان که سعی در آگاهی افکار مردم درباره فلسفه و دیگر علوم داشت، اما جو را نامساعد می‌دید. این امر باعث شد که او از آنجا به غزنه و سپس به هرات رود. در هرات او به سبب حمایت علاءالدین خوارزمشاه در آرامش و احترام اقامت گزید، وی تا آخر عمر در این شهر ماند.

۶ - وفات



فخر غزالی در سال ۶۰۶ و در اوج شهرت و افتخار در سن ۶۳ سالگی دیده از جهان فرو بست.

۷ - تألیفات



نوشته‌ها و تصنیفات فخر رازی متعدد و در رشته‌های گوناگون فلسفه، حکمت، کلام، فقه و دانش‌های همانند آن‌هاست. اکثر تالیفات او به زبان عربی و برخی به فارسی است.

۷.۱ - در زمینه مخالفت با فلسفه


مهمترین کتاب فلسفی او «المباحث المشرقیه» است، که کتابی بزرگ در علوم الهی و طبیعی که در آن انتقادات سختی به آرا حکما کرده است.
برخی از کتاب‌های او در ایجاد شبهه و شک در آثار و نوشته‌های دیگر فلاسفه دارد که با قلمی نقد آمیز نظرات آنها را بیان کرده است. فخر رازی را می‌توان یکی از آگاه‌ترین و منتقدترین فلاسفه اسلامی دانست، چنان که نه تنها نظرات و حکمت فیلسوفان اسلامی بلکه فلسفه یونانی را نیز نقد کرده است. در نقد فلسفه اسلامی، فخر رازی تلاش خود را در جهت مخالفت با فلسفه به سود کلام در حمایت از سیاست‌های دستگاه خلافت صرف کرد. رساله‌های مهم او در زمینه مخالفت با فلسفه عبارت‌اند از: شرح الاشارات، شرح عیون الحکمه، المباحث المشرقیه. تمامی این کتاب بیانی نقد آمیز و منتقدانه نسبت به فلسفه کلام دارند.

۷.۲ - تقویت کلام اشعری


نقش مهم فخر رازی در تقویت کلام اشعری با خلق آثار مهمی همچون: الاربعین فی اصول الدین، لوامع البینات و المحصّل که از کتاب‌های درسی به شمار می‌رود، آشکار است. همچنین کتاب المطالب العالیه فی علم الکلام از رساله‌های مهم فخر رازی است.

۷.۳ - کتب پزشکی


معروفیت و شهرت دیگر فخر رازی در پزشکی است و کتاب‌ها و رساله‌های متعددی در صحت، نبض و تشریح از وی به جا مانده است. وی یک دایرة المعارف طبی به نام الجامع الکبیر یا الطب الکبیر نوشته است، ولی متاسفانه این دایرة المعارف ناتمام مانده ولی در جای خود اثری سنجیده و شایسته است. مهم‌ترین اثر طبی رازی، کتابی است که در شرح کلیات قانون ابن سینا نوشته که بیشتر مطالب آن کتاب را انتقاد نموده است.

۷.۴ - کتب نجومی


فخر رازی کتاب و رساله‌های زیادی در موضوعات دانش‌های مختلف تالیف نموده از جمله کتابی دایرة المعارف گونه با نام جامع العلوم، السر المکتوم در نجوم.

۷.۵ - کتب تفسیری


علاوه بر کتب و رساله‌های فلسفی و پزشکی، فخر رازی در زمینه تفاسیر قرآن، آثار ارزنده‌ای از خود به جا گذاشته است که در نوع خود بی نظیر هستند. شهرت بیشترش بواسطه تفسیر مفاتیح الغیب در ۱۲ جلد است بر قرآن مجید که جای شایسته‌ای در میان تفاسیر برای خود باز کرده است. از آنجا که وی از کودکی به آموختن قرآن کریم پرداخت و تفسیر آن را نزد پدر فراگرفت، در پیری چنان با قرآن مانوس بود که می‌گوید: من همه اسالیب علم کلام و جمیع طرق فلسفه را تجربه کردم، ولی در هیچ یک از آنها فایده‌ای که از قرائت قرآن بردم، نیافتم. مفاتیح الغیب یا تفسیر کبیر فخر رازی مهم‌ترین تفسیر کلام اشعری است که تاکنون تالیف شده و در آن افزون بر براهین کلامی، بسیاری از مطالب علمی، جغرافیایی و تاریخی مستند جهت تفسیر آیات بیان گشته است. این کتاب الگو و نمونه‌ای برای بسیاری از کتب تفسیری گشت، به نحوی که دنباله این تفسیر را کسانی چون ابن الخویی و سیوطی پی گفتند و آن را تکمیل کردند.

۷.۶ - اصول فقه


مهم‌ترین اثر رازی در علم اصول فقه، کتاب المعالم فی اصول الدین و الفقه می‌باشد. این کتاب شامل دو بخش المعالم فی اصول الدین و العالم فی اصول الفقه می‌باشد. به طور کلی آثار و کتاب‌های فخر رازی همواره از منابع ارزشمند و گرانمایه علوم اسلامی است که منشا و الگوی بسیاری از کتاب‌های دیگر شد.

۷.۷ - تالیفات دیگر فخر رازی


۱. تفسیر القرآن الصغیر که آن را به نام اسرار التنزیل و انوار التاویل نامیده است. ۲. نهایة العقول، ۳. المحصول فی علم الاصول، ۴. المحصل افکار المتقدمین و المتاخرین من الحکما و المتکلمین، ۵. الملخص فی الحکمه،
۶. لباب الاشاره فی شرح اشارات که در این کتاب اشارات ابن سینا به طرز قال-اقول شرح کرده و انتقادات و اعتراضات سختی بر بوعلی و فلسفه او وارد آورده است.
۷. المطالب العالیه فی الحکمه، ۸. الاربعین فی اصول الدین، ۹. تنبیه الاشاره فی الاصول، ۱۰. المعالم فی الاصلین، ۱۱. سراج القلوب، ۱۲. زبدة الافکار و عمدة النظار، ۱۳. مناقب الامام الاعظم الشافعی، ۱۴. تفسیر اسما الحسنی، ۱۵. السر المکتوم فی مخاطبه الشمس و القمر و النجوم،
۱۶. تاسیس التقدیس که برای سیف الدین ملک العادل در کلام نوشته است.
۱۷. الرساله الکمالیه که به فارسی و در منطق و نجوم نوشته است و آن را محمدباقر سبزواری تصحیح و چاپ کرده است. ۱۸. الطریقه فی الجدل، ۱۹. شرح سقط الزند، ۲۰. رساله فی السؤال، ۲۱. منتخب تنکلوشا، ۲۲. مباحث الوجود و العدم، ۲۳. مباحث الجدل، ۲۴. جواب القیلانی، ۲۵. النبض، ۲۶. تفسیر الفاتحه، ۲۷. سوره البقره، ۲۸. شرح الوجیز للغزالی، ۲۹. الطریقه العلائیه فی الخلاف در چهار مجلد، ۳۰. لوامع البینات فی شرح اسما ا... و صفاته، ۳۱. فی ابطال القیاس. ناتمام، ۳۲. شرح نهج البلاغه. ناتمام، ۳۳. فضائل الصحابه الراشدین، ۳۴. القضا و القدر، ۳۵. رساله الحدوث، ۳۶. اللطایف الغیاثیه، ۳۷. شفا الغی من الخلاف، ۳۸. الخلق و البعث، ۳۹. الخمسین فی اصول الدین به فارسی، ۴۰. الاخلاق، ۴۱. الرساله الصاحبیه، ۴۲. الرساله المجدیه، ۴۳. عصمه الانبیا، ۴۴. فی الرمل، ۴۵. شرح مصادرات اقلیدس، ۴۶. رساله فی الهندسه، ۴۷. رساله نفثه المصدور، ۴۸. رساله فی ذم الدنیا، ۴۹. الاختیارات العلائیه فی التاثیرات المائیه، ۵۰. احکام الاحکام، ۵۱. الریاض المونقه فی الملل و النحل، ۵۲. رساله فی النفس، ۵۳. زبده العلم فی الکلام، ۵۴. تهذیب الدلایل و عیون المسائل، ۵۵. تعجیز الافلاسفه، ۵۶. البیان و البرهان فی رد علی اهل الزیغ و الطغیان، ۵۷. شرح مفصل زمشخری، ۵۸. المباحث العمادیه فی مطالب المعادیه، ۵۹. نهایه الیجاز فی البیان، ۶۰. الانارات فی شرح الاشارات، ۶۱. ارشاد النظار الی لطایف الاسرار، ۶۲. تحصیل الحق، ۶۳. حدایق الازهار یا ستینی، ۶۴. رساله فی النبوات، ۶۵. مباحث الحدود، ۶۶. الجوهر الفرد، ۶۷. الرعایه، ۶۸. اجوبه المسائل البخاریه، ۶۹. من الراس الی الخلق، ۷۰. الاشربه، ۷۱. براهین النهائیه، ۷۲. و ... .

۸ - آراء و نظرات



فخر رازی از جمله معدود افرادی است که تقریباً به بیشترین علوم زمان خود آگاهی و اشرافیت داشته است. کتب و آثاری که با موضوعات متنوع نگاشته است نشان از علم و دانش فزون و متنوع اوست. رساله‌ها و نوشته‌های او که در زمینه‌های مختلف با استادی تمام نگارش شده است، حکایت از آن دارد که در علوم کلام، فلسفه، تفسیر، ریاضیات، پزشکی و نجوم تبحر داشته است. او فردی جامع الاطراف و دارای ذهنی جستجوگر، تحلیلگر و نقاد بود و با اشراف بر آرای فلاسفه، علی‌رغم مخالفتش با بسیاری از نظریات فلاسفه، از روش قیاسی و برهانی و برخی آرای فلسفی برای تثبیت پایه‌های علم کلام استفاده کرد و باعث شد کلام از موضع تدافعی و جدلی خارج و به یک علم مستقل تبدیل شود.
از این جهت او را عاملی موثر در ایجاد کلام فلسفی شمرده‌اند. در فلسفه بیشتر یک منتقد فلسفه بود تا یک فیلسوف، به طوری که حتی با بسیاری از مباحث فلسفه یونان مخالفت ورزید. نظریات و دیدگاه او در باب فلسفه یونان که به نقد و بررسی آنها پرداخته بود باعث شگفتی بسیاری از فیلسوفان معاصرش می‌گشت که به تقلید صرف و بیان ساده از فلسفه می‌پرداختند. بسیاری از نظریه پردازان و‌اندیشمندان معاصر فلسفه اظهار داشته‌اند که شرح او بر الاشارات ابوعلی سینا، گاه خارج از اعتدال و نقد و بررسی عالمانه است. چنان که به گفته خواجه نصیر در ابتدای شرح خود بر اشارات، تلاش فخر نوعی جرح است تا شرح.
اما وی در مخالفت با فلاسفه هیچ گاه از طریق استدلال و احتجاج خارج نشد و هرگز از تفسیق و تکفیر استفاده نکرد. دکتر شریف در کتاب تاریخ فلسفه در اسلام در توصیف این موضوع چنین می‌گوید: فخر رازی که از مطالعه آثار غزالی متاثر شده بود، فلسفه را تا به آنجا خوانده که یکی از استادان مسلم آن فن گردید.
بر خلاف متکلمان که فلسفه یونانی یا مشائیان را یکسره رد می‌کردند، امام رازی بسیاری از مباحث فلسفه یونان را انتقاد کرد، در حالی که برخی از آنها را نیز پذیرفت. در مقدمه المباحث المشرقیه که مهم‌ترین کتاب فلسفی اوست، می‌نویسد: «رفیقان ما متعلق به دو گروه هستند، یک گروه شامل کسانی است که فیلسوفان یونانی را تقلید می‌کنند و هیچ کس را لایق آن نمی‌شمارند که‌ اندیشه آنها را مورد بحث قرار دهد و از اینکه قادرند گفته‌های آنان را در یابند بر خود می‌بالند. گروه دیگر شامل کسانی است که همه‌ اندیشه آنها را یکسره و بی‌استثنا رد می‌کنند. هر دو این گروه در اشتباه‌اند. ما در نوشته‌های فیلسوفان غور کردیم و درست آنها را تایید و نادرست آن را رد کردیم. ما اصول چندی بر این فلسفه افزودیم و‌ اندیشه تازه چندی اظهار داشتیم.» با دقت در گفته‌های امام فخر رازی می‌توان پی برد که در دوران وی، گروهی از روی جدل و گروهی از روی تقلید به فلسفه می‌پرداختند، در حالی که ایشان با نقد و تفحص در مباحث فلسفی برخی را پذیرفته و برخی را رد می‌نمودند.
بدین منوال فخر رازی با نبوغ و تیزبینی خاص خود به بررسی نقادانه فلاسفه می‌پردازد و در بسیاری از مباحث به نوآوری و ابتکار دست می‌زند؛ مثلاً در زمینه وجود ذهنی، انتقاداتی مستدل بر آرای حکما دارد و وجود آن را انکار می‌کند و علم را جز نوعی اضافه چیزی نمی‌شمارد. او قاعده الواحد (الواحد لایصدر عنه الا واحد) را نمی‌پذیرد و صدور کثرت از وحدت را جایز می‌شمارد. درباره معنای حسن و قبح، کلام نفسی و رؤیت باری نیز نظرهایی دارد که در نوع خود سنجیده و قابل بحث‌اند، ولی در این مقاله نمی‌گنجند.

۹ - استاد و شاگردان رازی



برای وی در فلسفه استادی جز مجدالدین جیلی سراغ نداریم و شاید بیشتر با مطالعه بر مسائل فلسفی دست یافته است. ولی شاگردان زیادی داشته است، که بعضی از آنها مبرز بوده‌اند از قبیل شمس‌الدین خسرو شاهی، قطب‌الدین مصری، زین‌الدین کشی، شمس‌الدین خوئی، شهاب‌الدین نیشابوری.
[۱] ابن ابی اصیبعه، احمد، عیون الانباء،ج۳، ص۳۴-۴۵.
[۲] ابن قفطی، جمال‌الدین، تاریخ الحکماء، ص۲۹۱-۲۹۳.


۱۰ - شعر فارسی فخر رازی



از فخر الدین رازی همچون اکثر متفکران و دانشمندان ایرانی اشعار‌ اندکی به زبان‌های فارسی و عربی بر جای مانده است. سروده‌های فارسی او بسیار کم و بیشتر در قالب رباعی است. این رباعی‌ها با اشعار کسانی چون ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام، ابن سینا و بابا افضل کاشانی به گونه‌ای در هم آمیخته است. مفصل‌ترین اثر منظوم فارسی فخرالدین رازی منظومه نویافته‌ای است در منطق و فلسفه. فخر رازی این منظومه را در میانه سال‌های ۵۸۹ تا ۵۹۳ ساخته و در آن مباحث فلسفه و منطق، طبیعیات و الهیات را به منظور آموزش نو آموزان و طالب علمان به نظم آورد. فخرالدین رازی این منظومه را خطاب به ناصرالدین ملکشاه فرزند سلطان تکش خوارزمشاه سروده و در برخی ابیات آن از این شاهزاده ستایش کرده است.
[۳] مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۵۶۴.    


۱۱ - فهرست منابع



• شریف میرمحمد، تاریخ فلسفه در اسلام، ترجمه نصرالله پور جوادی، تهران: مرکز نشردانشگاهی، ۱۳۷۰
• الفاخوری حنا و خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، مترجم: عبدالمحمد آیتی، تهران: ۱۳۶۷.
• بیومی مدکور ابراهیم، درباره فلسفه اسلامی، روش و تطبیق آن، مترجم: عبدالمحمد آیتی، تهران: امیر کبیر، ۱۳۶۰.
• ابراهیمی دینانی غلامحسین، منطق و معرفت در نظر غزالی، تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۶
• یثربی یحیی، نقد غزالی، تهران: کانون‌اندیشه جوان، ۱۳۸۴.

۱۲ - پانویس


 
۱. ابن ابی اصیبعه، احمد، عیون الانباء،ج۳، ص۳۴-۴۵.
۲. ابن قفطی، جمال‌الدین، تاریخ الحکماء، ص۲۹۱-۲۹۳.
۳. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۵۶۴.    


۱۳ - منبع



سایت طهور، برگرفته از مقاله «امام فخر رازی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۲۸.    
سایت تبیان زنجان، برگرفته از مقاله «فخر رازی، امام المشککین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۲۸.    


رده‌های این صفحه : فلاسفه اسلامی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.